شرح و تفسیر ضوابط پذیرش بتن در کارگاه و جریمه بتن کم مقاومت
شرح و تفسیر ضوابط پذیرش بتن در کارگاه و جریمه بتن کم مقاومت
1ـ ازآنجا كه بحث جريمه بتن يك بحث مالي است طبيعتاً در آبا، نشريه 101، نشريه 55 ونشريه 108 و نشريه 123 و غيره كه مربوط به آن نهاد است به آن پرداخته نشده است وجاي خالي آن در بخشنامه هاي آن نهاد سالهاست به چشم مي خورد. برداشت غلط باعث شدهاست تا آن نهاد محترم وارد اين مبحث نشود، در حالي كه بوضوح بايد بين دوپيمانكاركه يكي از آنها انطباق با رده را داشته و ديگري كه بتن كم مقاومت را بدستداده است، تفاوت و تميز قائل شد، زيرا در بررسي بتن كم مقاومت، احتمالاً بتن مزبوراز نظر سازه اي يا ظرفيت باربري سازه پذيرفته مي شود و لازم است جريمه اي براي بتنكم مقاومت پذيرفته شده در نظر گرفت.
در خالي بودن جاي بخشنامه هاي آن نهاد، دو وزارت خانهدر ايران اقدام به نگارش دستورالعملي نمودند كه طبق بخشنامه هاي آن نهاد، اين عملقابل قبول نمي باشد اما هيچ اعتراضي به اين عمل در طول اين سالها مشاهده نشده است.
اميد است با ايجاد حساسيت جديد در آن نهاد محترم،زمينه براي تنظيم يك بخشنامه مدون علمي اجرائي براي حفظ سرمايه هاي ملي درارتباطبا جريمه بتن فراهم آيد.
وزارت راه و ترابري سابق دستورالعمل ارزيابي و پذيرش بتن را براي اعمال جريمه تنظيم كرده است و ويرايش دوم و سوم خود را شاهد مي باشد. دروزارت نيرو به تأسي از مهندسين مشاور مهاب قدس، بويژه در پروژه هاي آبي،دستورالعمل جريمه بتن را دارد كه تنظيم آن در وزارت خانه مزبور صورت نگرفته است وچندين بار دستخوش تغييراتي نيز شده است.
2 ـ جالب است بدانيم دراكثر پروژه هاي عمراني اعم از اينكه در حوزه وزارت راه و ترابري سابق يا وزارتنيرو بوده اند يا نبوده اند كارفرمايان ومشاورين با بهره گيري از دستورالعملهاي يادشده جريمه بتن را محاسبه و اعمال مي كنند درحالي كه در اغلب پروژه ها، چنيندستورالعملي به پيمان پيوست نشده است. پيمانكاران نيز اعتراض جدي نمي كنند زيرا ازطرف كارفرما با صدور دستور تخريب جواب داده مي شود.
بدين دليل كارفرمايان، مشاورين و پيمانكاران پروژه هايعمراني اين موضوع را بصورت جدي در حوزه سازمان مديريت و برنامه ريزي سابق و معاونتبرنامه ريزي و نظارت راهبردي جديد دنبال ننموده اند.
3 ـ ضوابط ارزيابي پذيرشبتن در مشخصات فني عمومي راه (نشريه 101) به وضوح آمده است بنابراين اصولاً چنينعنواني براي يك دستورالعمل جديد، صحيح تلقي نمي شود و نام آن بايد دستورالعملاجرائي پذيرش بتن كم مقاومت و جريمه بتن باشد. هرچند دستورالعمل پذيرش بتن كممقاومت نيز در نشريه 101 مشاهده مي شود و صرفا ًدستورالعمل مزبور بايد روش اجرائيبررسي بتن كم مقاومت و محاسبه جريمه بتن را هدف گيري نمايد.
4 ـ در صفحه اول ايندستورالعمل و در پاورقي قيد شده است كه براي سيمان تيپ 5، مقاومت 11و 42 روزه بجاي7و 28 روزه بكار مي رود درحاليكه در نشريه 101 چنين تعريفي وجود ندارد اصولاً سنمقاومت مشخصه نمي تواند با تغيير نوع سيمان عوض شود مگر اينكه طراح پروژه تصميم بهافزايش سن مقاومت مشخصه بگيرد كه در اين حالت ممكن است سيمان مصرفي از نوع پرتلندنوع 1 يا 2 يا هر نوع سيمان پرتلند يا آميخته ديگر باشد. بنابراين نمي توان در يكدستورالعمل، سن طراحي و كنترل مقاومت بتن را از 28 روز به 42 روز تغيير داد.
5 ـ در صورتيكه تغيير سندر اين دستورالعمل براساس نوع سيمان مجاز باشد بايد براي همه سيمانهاي پرتلند وآميخته، سني را براي مقاومت مشخصه تعريف كرد. سيمان پرتلند پوزولاني، سيمان پرتلندپوزولاني ويژه، سيمانهاي پرتلند سرباره اي، سيمان پرتلند سرباره اي ضد سولفات،سيمان پرتلند آهكي، سيمان پرتلند نوع 2 و سيمان پرتلند نوع 4 نيز مشمول چنين تغييرسني هستند.
لذا لازمست مجدداً تاكيد شود از نظر مفهومي نمي تواندر اين دستورالعمل اجازه داد بجاي 28 روز، بتن ها در سن 42 روز شكسته شوند.
ممكن است گفته شود كه مي خواهيم از ظرفيت مقاومتيسيمانهائي شبيه سيمان پرتلند نوع 5 در سنين بالاتراستفاده بهينه نمائيم كه حرف متينياست اما اگر طراح پروژه، اعمال بار مشخصه را در سن 28 روزه پيش بيني كرده باشد، درواقع اين امر فرضيات طراح را باطل مي كند. بنابراين جايگاه چنين بحثي در نشريه 101يا آئين نامه هاي طراحي است و صرفاً طراح پروژه در حين طراحي يا در حين اجرا اجازهدارد سن مقاومت مشخصه را تعيين كند نه دستگاه نظارت پروژه در حين اجرا.
6 ـ دستورالعمل نمونهبرداري در آئين نامه ها، نشريه 101 و استانداردهاي مورد استناد آئين نامه و نشريه101 وجود دارد. بنابراين نمي توان در اين دستورالعمل بدان پرداخت.
ضمناً امروزه در كدام استاندارد، قالب مكعبي 20سانتيمتري وجود دارد كه پايه تدوين دستورالعمل باشد. بوضوح در نشريه 101، آزمونهاستوانه اي ذكر شده است و اجازه داده شده است از قالب مكعبي هم استفاده شود. ضمناًامروزه قالب مكعبي 15 سانتي بكار مي رود و در دنيا در پي آن هستند كه از استوانه20*10 و مكعب 10 سانتي بويژه براي بتن هاي پرمقاومت تر استفاده كنند(به ACI 318 جديدمراجعه شود)
7 ـ در صفحه 1 و در بند2-1 در سطر دوم اشاره شده است كه در هر نوبت يكسري نمونه شامل 5 نمونه گرفته شود.در حالي كه در اينجا بايد آزمونه بكار رود. در داخل پرانتز نيز 2 آزمونه براي 7روزه و 3 آزمونه براي 28 روزه خواسته شود. زيرا ذكر كلمات نمونه و آزمونه و تفاوتقائل شدن بين آنها در ادامه كار از خلط برخي مفاهيم جلوگيري مي كند.
8 ـ در آبا و نشريه 101بهصراحت 2 آزمونه را براي 28 روزه منظور كرده اند و براي سنين ديگر مثل 7 روزه يكآزمونه را كافي دانسته اند. بهرحال اين دستورالعمل در جهت اضافي، آزمونه تهيه ميكند كه مي تواند محكم كاري تلقي شود.
9 ـ در سطر سوم يكي ازعجيب ترين دستورالعمل هاي نمونه برداري ديده مي شود زيرا گفته است يكي از نمونه هاي 28 روزه از يك پيمانه و دو نمونهديگر هر كدام از پيمانه هاي مختلف بايد گرفته شوند كه كاملاً غلط است. نويسندگاناين دستور ظاهراً از آنچه در استانداردهاي دنيا و ايران مي گذرد بي اطلاع بودهاند.
جالب است چنين كار خطائي توسط آزمايشگاه فني و مكانيكخاك نيز كه از آن وزارت تبعيت مي كرده است انجام نمي شود زيرا براين باورند كه اينكار بي معنا و غلط است.
10 ـ درادامه مباحث و درابتداي صفحه 2 نكاتي درمورد ثبت اطلاعات آمده است. اصولاً لازم نيست از ابتداآزمونه 7 و 28 روزه تفكيك شود و مشخص گردد بلكه در زمان شكستن بصورت اتفاقي اينكارمي تواند انجام شود.
11 ـ در صفحه 2 همه مواردبجز در بند 2ـ2، كلمه نمونه به آزمونه تبديل شود.
12ـ در بند 2ـ2 نمونه برداريبايد بصورت تصادفي و در محل نهائي مصرف قبل از ريختن بتن انجام شود.
13 ـ تواتر و فركانس نمونهبرداري در آبا و نشريه 101 چيز ديگري است و احجام ذكر شده صرفاً براي اولين بار دراين دستورالعمل آمده است و با مشخصات فني 101مغايرت دارد.
14ـ در صفحه 3، تبصره بند2ـ3 به چه معنا مي باشد؟ مقصود از اينكه كمتر از سه پيمانه بتن ساخته شود و سرينمونه ها (آزمونه ها) از همان پيمانه ها برداشته شود چه معنائي جز اين دارد كهظاهراً آزمونه ها بايد دست كم از سه پيمانه برداشته شود كه همان عمل غلطي است كهقبلاً توضيح داده شد. در آبا و همه نشريات موجود آن نهاد و مبحث نهم مقررات ملي،نمونه از يك پيمانه برداشته مي شود.
15 ـ در بند 2ـ4 علاوه براطلاعات مشروحه (الف تا ز) لازم است رواني يا كارائي بتن در پاي كار و هم چنين بلافاصلهپس از اختلاط مشخص گردد و گرنه طرح مخلوط معنائي ندارد.
16ـ در بند 2ـ5 تعدادحداقل مغزه بايد 3 مغزه از هر محل (منطقه) مشكوك (موردترديد) باشد در حاليكه دراين قسمت 4 نمونه ذكر شده است. ضمناً در اين مورد استاندارد ايران نيز نوشته شدهاست مي توان به آن مراجعهنمود.
17 ـ در بند 3ـ1 قيد شدهاست كه نمونه تهيه شده از سيمان جهت كنترل به آزمايشگاه فني و مكانيك خاك ارسالشود در حاليكه با توجه به خصوصي سازي و لزوم حمايت از اين امر كافي است نوشته شودبه آزمايشگاه ذيصلاح مورد تائيد يا مندرج در قرارداد ارسال گردد.
18ـ دربند 3ـ2 مقاومتفشاري متوسط لازم براي تعيين نسبت هاي اختلاط بتن طبق BS نوشته شده است در حاليكه بوضوح در آبا ومبحث نهم مقررات ملي و مهم تر از آن در نشريه 101 رابطه ديگري داده شده است.ظاهراً نويسندگان آن سالها در كشور ايران نبوده اند و با اين منابع آشنائي نداشتهاند. اين رابطه براساس ضوابط پذيرش بتن در ايران تهيه نشده است و همخواني با آنندارد.
همچنين در اين بخش (بند) گفته شده است كه اگر اطلاعاتكافي در مورد انحراف معيار مقاومتي كارگاه موجود نباشد مي توان آن را برابر با Cƒ2/. در نظر گرفت كه اينامر نيز با آنچه در آبا و نشريه 101 آمده است مغايرت جدي دارد.
19 ـ طبق بند 4ـ1 نمونهبرداري طبق استاندارد ASTM C172 يا BS1881 بايد باشد. از سال 1992استانداردهاي EN در اينمورد جايگزين BS شده است ولازم است به EN12350 اشارهشود. در اين مورد استاندارد ملي 3201 وجود دارد. همچنين در مورد تهيه آزمونه هايمقاومتي و شكستن آن بويژه در مورد آزمونههاي مكعبي EN12390 مد نظرقرار گيرد. استانداردهاي BS در اينموارد حذف شده است. همچنين در اين مورد استاندارد ملي 3206 سالهاست تهيه گرديدهاست.
20 ـ موارد مندرج در بند5ـ1 در آبا يا نشريه 101 وجود ندارد و به عنوان يك سياست اجرائي نظارتي آمده است.
21 ـ از همه مهمتر مغايرتبند 5-3 با آبا و مقررات ملي و نشريه 101 مي باشد كه دو شرط موجود در آنها ديدهنمي شود و ظاهراً به طراحي الاستيك مرتبط است . در اين مورد در آبا و نشريه 101ابهامي وجود ندارد كه نياز به تغيير آن احساس شود.
22 ـ همينطور بند 5ـ4 در آباو نشريه 101 وجود ندارد اما به عنوان يك سياست اجرائي نظارتي مي تواند قابل قبولباشد مشروط براينكهCƒ0.85<minƒ به همان شرط آبا ونشريه 101 تبديل شود.
23ـ در بند 5ـ5 لازم استحد قبول و minƒ توسط طراح پروژه طبق بند 6ـ6ـ1 و 6ـ6ـ2 آبا بايد مشخص شود و ذكر اينمحدوديت ها جنبه علمي ندارد.
24 ـ محاسبه ضريب جريمه نياز به فرمولي پيچيده مانند رابطه 5ـ4 و 5ـ5 ندارد و ميتوان گفت كه به ازاي هر01/0كاهش در x=، مقدار 3درصد جريمه منظور مي شود و خطي بودن آن مشكلي نداردكهنياز به يك رابطه درجه 2 با ضرايب عجيب و غريب كه مبناي علمي روشني ندارد وجود داشتهباشد.
25 ـ هر چند به عنوان يكسياست، جريمه به همه آيتم ها و اقلام مربوط به عضو بتني تعلق گرفته است اما منطقياست كه اين جريمه صرفاً به بتن و حمل آن اعمال گردد و اگر به نظر مي رسد كم است ميتوان 3درصد را به 4يا 5درصد تبديل كرد.
26 ـ در بند 6ـ2 لزومي نداردمقاومت فشاري آزمونه هاي 7 روزه قابل قبول باشد زيرا مبناي قضاوت 28 روزه است.ضمناً لزومي ندارد حد نهائي Cƒ0.85 باشد بلكه اگر با هر سطح مقاومت،بتوان نشان داد (طبق بند 6ـ6ـ1 و 6ـ6ـ2 يا 6ـ6ـ6 ) سازه مورد نظر باربري لازم رادارد نبايد مشكلي وجود داشته مگر اينكه بحث دوام مانع قبول باشد.
ضمناً در اين مورد نيز مي توان به اندازه هر1 0/0 كاهشدر x= به ميزان 3درصد تا 5 درصد از هزينه بتن و حمل اجزاءآن بعنوان جريمه كم نمود. خطي بودن رابطه مشكلي ندارد كه نياز به رابطه درجه 2داشته باشد.
27 ـ در بند 6ـ3 نيز مجدداًاهميت مقاومت 7 روزه را بسيار زياد دانسته است در حالي كه لزومي به قابل قبول بودننتايج 7 روزه ابداً وجود ندارد بلكه مبناي قضاوت، 28 روزه است.
در اين بند ضوابط قبول مغزه ها مشخص نشده اند كه بايدطبق بند (6ـ6ـ5) آبا و نشريه 101 باشد و بهتر است جريمه براساس مقدار مقاومت مغزهنسبت به حداقل قابل قبول مشخص گردد.
28 ـ به استحضار مي رسانددستورالعمل موجود براي زماني كه c+0.25ƒ cƒ مي باشد جريمهاي را منظور نكرده است در حالي كه انطباق با رده را ندارد. شبيه به اين در آبا ونشريه 101 نيز وجود دارد كه
c+1.5ƒ cƒ ميباشد و نياز به تدوين دستورالعمل جريمه دارد.
در پايان اميد است بتوان طبق آبا و نشريه 101 ضوابطساده و رواني را براي جريمه در نظر گرفت.
همچنين اميد است بتوانيم درمورد جريمه تخطي از ضوابط بخشنامه دوام و هم چنين بررسي بخشنامه دوام بتن در محيط خليج فارس (صادره در سال83) دستورالعملي را تهيه نمائيم.