تعمیراتی که در این فصل ارائهمی شوند، مربوط به تعمیر دال های کف بتنی شامل لایه رویی با اتصال سیمانی بوده کهدر سطح در حال فرسایش بکار می روند. چنین کف هایی معمولاً برای مقاصد تجاری و صنعتی کاربرد دارند. تعمیرو تعویض عملیات پرداخت کف نظیر شمشه کاری، کاشی کاری، آستر زنی و ... در این بحثجایی ندارند.
تعمیرات سقف های بتنی، عیوبموجود در غشای ضد آب را مرمت می نماید. فرض بر این است که سقف ها "تخت"هستند.
تعمیرات کف های بتنی
احتمالاً بنابه دو دلیل مهم از یکمهندس تقاضا می شود که به بررسی کف بتنی پرداخته و گزارشی را در این خصوص ارائهدهد:
1. بهعلت نارضایتی مصرف کننده از سطح کف بنا به دلایل گوناگون
2. نیازبه نظر کارشناسی در خصوص دوام کف در اثر تغییر کاربری
شکایتمربوط به سطح کف از نارضایتی پیرامون تغییر رنگ جزئی در لایه رویی گرانولیتی گرفتهتا ترک خوردگی جدی و گسیختگی سطح کف و نفوذ زطوبت از آب زیر زمین متغیر می باشد.یک مهندس می بایست به این نکته واقف باشد که در مواجهه با شکایت های غیرموجه، بهطور شفاف و با رعایت ادب و جدیت برخورد نماید.
هنگامیکه عیوب تعریف شدند، تعیین اینکه اگر کف بر روی سط زمین باشد، به صورت "سطححفاظت شده یکنواخت بر زمین" طراحی شود یا یک دال معلق حائز اهمیت است. اینامر بر شناسایی ترک ها و نحوه مواجهه با آنها تاثیر می گذارد.
بنابه دلایل موجه، برخی دال های کف که بر روی زمین واقعند، به صورت دال های معلقطراحی
می شوند. کف طبقات فوقانی به صورت دال های معلقی که بر روی تیرها یا دیوار هایباربر قرار گرفته طراحی می گردند.
اطلاعاتپیرامون عمر کف و "تاریخچه استفاده" به منظور توصیه هایی در موردشناسایی و تعمیرشان نیاز خواهد بود.
تجربهمن نشان داده که عیوب مهم احتمالاً شامل موارد زیر می باشد:
a) فرسایشسطح که منجر به نواحی تخریب شده می گردد
b) ترکهای ریز سطحی یا "ترک خوردگی نقشهوار"
c) سطحصاف و سختی که لغزنده شده و از این رو خطر بالقوه ای را متوجه افراد استفاده کنندهمی سازد.
d) ترکها- به غیر از ترک های ریز سطحی
e) درزهایتخریب شده، که معمولا به شکل گسیختگی نبشی ها اتفاق می افتد
f) نواحیتخریب شده در اثر حمله مواد شیمیایی ناشی از ریختن مواد شیمیایی خورنده بر کف
g) درمورد مشاغلی که با آب سر و کار دارند، در دال های معلق، امکان تراوش وجود دارد کهاین مسأله به ندرت مشکلی را در دالهای معلق کف ایجاد می کند مگر در حالتی که تراوشبیش از حد باشد.
h) درکف های بتنی که بر روی زمین قرار دارند،علائم رطوبت (رطوبت برخاسته از خاک) می بایست مورد توجه قرار گیرد چرا که نشان ازعدم یا خسارت غشای ضد آب می باشد.
i) گسیختگییا لایه لابپیه شدن رویه های سیمانی "پیوندی"
درموارد خاص، ممکن است نیاز باشد تا عایق حرارتی که برای دال های کف زمینی استفادهمی شوند را با مقررات ساختمان سال 1991،سند مصوب L: حفاظت ازسوخت و برق، مطابقت دهیم.
آزمایشچشمی مبنایی برای بررسی دقیق بوده که موجب شناسایی عیوب و ارائه توصیه هاییپیرامون کارهای علاج بخشی می گردد. فاکتورهای بسیاری در فرسایش کف های بتنی دخیلبوده که در اینجا تنها اشاره ای بدانها می توان کرد. تمامی آنها با هر یک از نهعیوب متداولی که در بالا فهرست شدند، در ارتباطند.
این عیب خیلی به ندرت در سطح کف کهتوزیع یکنواختی دارد، مشاهده می شود، با این حال به برخی نواحی خاص محدود می گردد.
سایش ممکن است به این دلیل رخ دهد کهکاربری کف مغایر با آن چیزی است که برایش طراحی شده است. برای مثال، فرض کنید کفدر اصل برای کاربرد تجاری سبک (صنعت چاپ) طراحی شده، اما در عمل در کارهای مکانیکیسنگین مورد استفاده قرار می گیرد.
در صورت چنین استفاده های نادرستی،ممکن است بتن به زیر استاندارد مربوط به مقاومت در برابر سایش برسد. استفاده ازچکش ارتجاعی می تواند شاخص بسیار سودمندی در تعیین سختی سطح بتن باشد که مقاومتفشاری محتمل نیز از آن بدست می آید. همانطور که در فصل 4، بخش 4-4-10-4، بحث شد،این امر نبایستی به عنوان آزمایش قبول یا رد مقاومت فشاری به کار رود، اما برایتعیین سختی سطح بیشتر منتهی به نتیجه قطعی می شود. زمانی که نتایجرضایت بخش نبوده و با عدم قطعیت همراه باشد، رسیدن به نتیجه نهایی ممکن استنیازمند نمونه های استوانه ای جهت آزمایش مقاومت فشاری، نوع سنگدانه و دانهبندی تقریبی، میزان سیمان و ارائه نظر درخصوص درجه تراکم و استاندارد عمل آوری باشد.
اطلاعات پیرامون برش استوانه و آزمایشهای مربوط به آن در فصل 6، بخش 6-2-5 ارائه شده است.
این موضوع به خصوص برای دستیابی بهاطلاعات پیرامون بتن در نواحی بدون آسیب به اندازه نواحی آسیب دیده مهم بوده که برنوع تعمیر مورد نیاز تاثیر می گذارد.
اگر نتیجه گرفته شود که کف بطور کلیمقاومت قابل قبولی در برابر فرسایش دارد، آنگاه تعمیرات
قطعه ای برای نواحی آسیب دیده کفایت خواهد کرد.
مصالح بکار رفته برای چنین تعمیری تاحد زیادی به عمق بتن معیوب که قرار است حذف گردد، بستگی دارد. در جایی که عمق بین40 تا 60 میلیمتر می باشد، ملات اصلاح شده باسیمان استفاده می شود. این کار بهصورتی که در زیر شرح داده شد انجام می شود:
1. همهقسمتهای ضعیف و معیوب بتن می بایست برش داده و دور انداخته شود و خرده سنگ و گرد وخاک ناشی از آن نیز از محیط زدوده شود. قطعات بتنی می بایست به صورت تقریباً مربعیا مستطیل شکل مطابق آنچه در شکل 8-1 نشان داده شده، برش داده شوند.
2. سطحبتنی که در اطراف محیط نواحی برش داده شده می بایست تمیز بوده و تا فاصله 50میلیمتر از آن برس سیمی کشیده شود.
3. سطحبتن برش خورده می بایست به خوبی مرطوب باشد، ترجیحاً در طول شب، که نبایستی بیش از20 دقیقه قبل از ریختن بتن یا ملات مرطوب باشد. پوششی از دوغاب سیمان پرتلند یا SBR می بایست به خوبی برس کشی شده و بر روی سطحآماده شده بتن برش یافته قرار گیرد.
4. بتنیا ملات جدید می بایست برای ارائه بافت مورد نیاز به خوبی متراکم شده و پرداختگردد.
5. پساز اینکه عملیات پرداخت تکمیل شد، سطح مورد نظر با صفحات پلی اتیلنی که در اطرافمحیط برای مدت 4 روز نگه داشته شده اند، پوشانده شده و یا با استفاده از اسپریحاوی غشای عمل آوری عمل آوری می گردد.
6. نسبتهای اختلاط برای مصالحی که در بالا بدان اشاره کردیم، به صورت زیر می باشد:
دوغاب:50 کیلوگرم OPC با حدود25لیتر امولسیون SBR
بتن:1 واحد OPC یا PHPC، با 5/2 واحد ماسه بتنی تمیز، 5/2 واحد سنگدانه درشت به قطر
10 میلیمتر، با 10 لیتر امولسیون SBR با 50 کیلوگرم سیمان. مقدار آب اضافه شده میبایست به منظور فراهم نمودن کارایی کافی برای تراکم از قبل به اندازه مطلوب تعیینشده باشد. نسبتهای داده شده حجمی هستند.
ملات:1 واحد سیمان، مشابه بالا.
3 واحد ماسه بتنی تمیز
10 لیتر امولسیون SBR با 50 کیلوگرم سیمان
اگر ماسه بسته بندی بکار رود، نسبت هایجرمی بایستی به صورت 1 واحد سیمان با 5/3 واحد ماسه باشد.
اگر OPC استفاده شود، تا هفت روز هیچ ترددی نمی بایست بر روی سطوح تعمیرشده صورت گیرد. در صورت استفاده از RHPC، این زمان به دو روز کاهش می یابد. در آب و هوای سرد، بازه هایزمانی"منع تردد" بهتر است تا 50 % افزایش یابد.
در خصوص تعمیرات اضطراری، مثلاً در آخرهفته، سیمان با آلومین بالا (HAC) را می توان با نسبتهایی مشابه آنچه در بالا گفته شد، به کار برد.همچنین از SBR به منظوربهبود کارایی با نسبت w/c پایین که نبایستی از 4/0 فراتر رود، استفاده می شود. در صورت کاربرد HAC، عمل آوری مرطوب ترجیح داده می شود.
مرجعی که می توان در این خصوص بداناشاره نمود، فصل 2، در بخش اطلاعات بیشتر در مورد HAC است. اگر HAC برای ملاتیا بتن به کار رود، می بایست برای پوشش دوغاب استفاده شود نه در مخلوط با سیمانپرتلند.
پس از تکمیل تعمیرات، توصیه می شود کهاز یک سخت کنننده سیلیکوفلوراید برای سطح نواحی
تعمیر یافته و نیز یک نوار آماده شده به عرض 50 میلیمتر در اطراف محیط استفادهشود.
برای قطعات بتنی با عمق بیش از 60میلیمتر، بهتر است که از بتنی با سنگدانه 10 میلیمتر استفاده شود تا ملات. نسبتهایاختلاط برای بتن به صورت 5/2 : 1 : 1 با 10 ایتر SBR با 50 کیلوگرم سیمان میباشد. برای قطعات بتنی با عمق کمتر از 40 میلیمتر، معمولاً بهتر است تا از ملاتهای بسته بندی مخصوصی که از رزینهای واکنشی تشکیل شده اند، استفاده نمود که تعدادیاز آنها در بازار موجود است. کار با آن می بایست طبق آنچه سازندگان محصول ارائهنموده اند، انجام شود.
1-2-1-2-
اگر بررسی ها نشان دهد که تمام یا بخشاعظم از کف، برای استفاده مناسب نیست، آنگاه سه گزینه پیش روی ماست:
1. حذفکل کف و ساخت مجدد آن با مشخصات مناسب. این کار برای دال هایی که بر روی زمین قراردارند، عملی خواهد بود، یا:
2. بالایه ای از قیر مخصوص روی کف قبلی را بپوشانیم. چنین لایه هایی لزوماً ازامولسیونهای قیری، سیمان پرتلند، ماسه و سنگریزه تشکیل شده اند. این لایه ها را میتوان نیمه صلب در نظر گرفت که سطحی بدوندرز، گرد و خاک، انعطاف پذیر و بی صدا با "عمر" تقریب 20 سال را ایجادمی نمایند. ترک های ریز معمولاً خودشان آب بندی شده و ترکهای عریض و سطوح آسیبدیده را می توان آماده تعمیر نمود. آنها توسط گروهی از محصولات ساختمانی آمیفلورینگ و کولاس تعمیر می شوند. این ترکها در معرض حمله ناشی از روغن های پتروشیمیو حلال های مختلف می باشند، یا:
3. ریختندال های بتنی بر قسمت فوقانی دالهای بتنی موجود با یک غشای لغزنده در حد فاصل دودال. این امر به دال گذاری پوششی شناخته می شود. چنین دال های پوششی نمی بایستکمتر از 100 میلیمتر ضخامت داشته و معمولا مقدار 125 میلیمتر برای ضخامت آنهاتوصیه می شود.
مشخصات دال جدید و دال فوقانی بهکاربری که برای کف در نظر گرفته شده، بستگی دارد. برای دالهایی که می بایست مقاومتسایشی بالایی داشته باشند، موارد ذیل توصیه می گردد:
· حداقلمقدار سیمان پرتلند:
· حداکثرمواد افزودنی (ggbs برای BS 6699):
· حداکثرنسبت آزاد آب به سیمان: 40/0
· حداقلمقاومت فشاری مشخصه اندازه گیری شده در مکعب 100 میلیمتری: (BS 1881، بخش های 108 و 116).
· سنگدانهمطابق با استاندارد BS 882؛ شاخص تورقبیش از 35 نبوده و میزان تماس سنگدانه نبایستی از 25 % بیشتر باشد.
· حداقلمقاومت مشخصه استوانه ها (در صورتی که نیاز باشد):
· اسلامپبه روش تراکم بستگی دارد؛ با نسبت w/c برابر 4/0، به یک روان کننده نیاز است.
· تراکمصحیح سرتاسری با یک اسپری حاوی غشا با پایه رزینی ضروری است.
میبایست توجه داشت که یک رویه سیمانی با پیوند نازک در محلی که بتن پی از کیفیتضعیفی برخوردار است، توصیه نمی شود. همچنین ریختن لایه جدید می تواند مشکلاتی رادر خصوص کف های مجاور ایجاد نماید. بار مرده مازاد ناشی از رویه جدید را نیز میبایست در زمان استفاده از دال معلق، مد نظر قرار داد.
بنا به دو دلیل، چنین شرایطی را میبایست مورد توجه قرار داد:
1. خطربالقوه برای سلامت ساکنین ساختمانها داشته و مغایر با نیازمندیهای مقررات ساختمان1991 و نیز بخش 3 از اسناد مصوب C، نسخه 1992 می باشد.
2. رطوبتبرخاسته از کف در زیر دال، ممکن است باعث ورود سولفات محلول شده که در طی چندینسال، می تواند خسارت جدی را به دال بتنی وارد نماید.
ازاین رو، هنگامی که در دال کف زمینی رطوبت مشاهده شد، امکان حمله سولفات را میبایست با نمونه گیری استوانه ای از دال مد نظر قرار داد. تحلیل شیمیایی، می تواندما را در تعیین عیب ناشی از آن یاری نماید.
اگرحمله سولفات آغاز شود، آنگاه نوسازی دال تنها راه حل خواهد بود. ممکن است نیاز بهحذف و جایگزینی مصالح پر کننده در زیر دال باشد.
ازاین رو سیستم های جدید کف شامل یک غشای ضد رطوبت و احتمالاً عایق حرارتی می باشند.
تهیهیک غشای جدید ضد رطوبت در کف موجود بدون باز سازی کف، امری دشوار است چرا که غشایمذکور می بایست بر روی دال بتنی موجود ریخته شود. سپس اگر پرداخت کفی هم باشد برروی غشا اعمال می گردد. اگر هیچ نوع پرداخت سطحی در کارگاه صورت نگیرد، در آن صورتغشای مربوطه می بایست داری مقاومت بالایی در برابر فرسایش و سایش داشته و پیوندخوبی با دال بتنی برقرار نماید تا اینکه قادر باشد در برابر فشار بخار حاصل ازرطوبت گیر افتاده در دال کف، مقاومت نماید.
واردنمودن غشا به یک سیستم کف موجود، می تواند مشکل افت پیوند را چه در حدفاصل غشا وبتن پی و چه در حدفاصل پرداخت سطح و غشا یا هر دوی آنها ایجاد نماید. این مشکل تاحد زیادی به نوع غشای مورد استفاده بستگی دارد. غشاهایی که کاربرد عمومی دارند،شامل موارد زیر می باشند:
غشاهایصفحه ای:
· صفحات ساده پلی اورتان (حداقل 100 اندازه گیر)
· صفحه پلی اورتان با تراکم بالا با چسب قیر- لاستیکیبه یک طرف، مثل بیتوتن.
ترکیباتدر محل:
· "سینتومر"که یک غشای بخار مایع بوده و بر اساس یک لاتکس بتادیناستیرن با اساس آب استوار است. این ماده زمانی که خشک می شود، به صورت یک فیلم ضدآب و مقاوم در برابر بخار عمل می کند. ضخامت فیلم مرطوب می بایست حداقل 1/1 میلیمتربوده که با حداقل دو پوشش بکار می رود. این ماده قادر است تا به خوبی به دال پیبتنی متصل شده و فیلم خشک نیز به خوبی به یک رویه اصلاح شده سیمانی SBR یا ملات ماسه ای می چسبد.
· "ونتروت"یک غشای ضد رطوبت(dpm) قیری بااجرای گرم است که توسط برس یا اسپری
بر روی ضخامت اسمی 3 میلیمتر با یک آستر مخصوص ریخته می شود. در اثر داغ بودن پیقیری، این سیستم ویژه نیازمند اقدام های احتیاطی خاصی می باشد.
اگر نیاز به تعویض و جایگزینی به شرحبالا باشد، احتیاط حکم می کند که ارزیابی را از عایق حرارتی کف در قالب مقدار"U" بعمل آوریم.
این موضوع برای کفهایی که بر روی زمینقرار دارند، استفاده می شود. مرجع مناسب در این خصوص، مقرارت ساختمان سال 1991،سند مصوب L با عنوانحفاظت از سوخت و برق، جدول 1 که مقدار حداکثر 45/0 را برای در کف های زمینی ساختمانهایمسکونی و سایر ساختمانها ضروری می داند.
اگر دال کف موجود در حال حذف و تعویضبا دال جدید باشد، می توان از عایق حرارتی در زیر دال به همراه غشای ضد رطوبت جدیددر قسمت فوقانی عایق که می بایست در برابر رطوبت بی تاثیر باشد استفاده نمود. بهعنوان نمونه، "کف یار" توسط محصولات ساختمانی DoW ساخته می شود.
تاثیر این نوع ترک بر قابلیت سطح کف درمقاومت در برابر فرسایش، اغلب با کج فهمی همراه است و به درستی درک نمی شود. ترکریز سطحی در سطوح کف بتنی سخت که در برابر سایش مقاومند اتفاق می افتد و در اغلبموارد، منجر به فرسایش نارسی می گردد. بهرحال، ترک ریز سطحی در کف کارخانه هایفراورده غذایی و مشابه آن با خطر رشد میکرو ارگانیسم ها نبایست بوجود آید.
این ترکها خیلی ریز بوده و معمولاً دربازه 1/0 تا 3/0 میلیمتر عرض و حداکثر حدود 2 میلیمتر عمق قرار دارند. دلیل اصلیترک ریز سطحی ماله کشی بیش از حد می باشد. از دیگر دلایل آن می توان استفاده ازسنگدانه شامل مقدار بیش از حد مجاز مصالح خیلی ریز و / یا استفاده از آب خیلی زیاددر مخلوط را بر شمرد.
یک تدبیر مناسب در این خصوص، تمیز کردنسطح بتن و استفاده از سخت کننده سیلیکوفلوراید نظیر "لیتورین" می باشد.
یک کف بتنی با کیفیت بالا و مقاوم دربرابر سایش گاهی لغزنده شده که این امر می تواند باعث زحمت و آشفتگی افراد استفادهکننده شده و برای کارگران خطر صدمه و جراحت به دنبال داشته باشد.
دلیل عمده دیگر سطوح لغزنده، وجود آببر روی سطح است. برای مثال، مشاغل "مرطوب" نظیر فراورده های غذایی ولبنیات و محل های پارک در پارگینگ های طبقاتی خوردرو.
مقاومت در برابر لغزش، شامل اصطکاک درحدفاصل دو مصالح، بتن و بخش زیرین کفپوشها می باشد.
تغییر در ضریب اصطکاک، بنا به دلایلزیر اتفاق می افتد:
1. صیقلدادن سطحی که تردد در آن صورت می گیرد.
2. تجمعمصالحی نظیر پودر ریز دانه، واکس، گریس، روغن و ... بر سطح کف.
3. تغییردر نوع کف پوش مورد استفاده توسط کارگران
4. ترکیبیاز موارد (1)، (2) و (3).
تعارض و تضاد آشکاری بین نیاز به سطحمقاوم در برابر لغزش و نیاز به سطحی که بتوان آن را به آسانی تمیز نمود، وجوددارد. این امر به خصوص در شرکت های فراورده غذایی به چشم می خورد.
معیارهای مربوط به رفع نمودن شرایط (2)و (3) بالا، مشخصند. اصلاح یک سطح بتنی صیقلی امر ساده ای نبوده و معیارهای عملیآن به جوهر اسیدی ملایم محدود شده و با شن پاشی سبک بسیار دقیق و استفاده از شنریز خورنده انجام می شود.
اگر دلیل لغزنده بودن، جمع شدن آب برسطح کف باشد، احتمالا در این خصوص نیاز به کارهای اصلاحی عمده ای داریم. این موضوعدر بخش بعدی این فصل در قسمت 8-3-1-1 آمده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد سطوحلغزنده، به "منابع برای مطالعه بیشتر" در انتهای همین فصل مراجعهنمائید.
حضور ترک ها در کف بتنی معمولاً باعثنگرانی جدی برای مالکان و ساکنین ساختمانها می گردد، اما این نگرانی ممکن است با اغراقهمراه باشد. بررسی تاثیر دراز مدت این ترک ها بر دوام مثلاً قابلیت کف برای اجرایهدفی که برای آن طراحی شده یا تغییریافته، امری مهم به شمار می آید.
ترک هایی که تعریف روشنی دارند (غیر ازآنهایی که به عنوان "ترک ریز سطحی" تعریف می شوند، معمولاً ناشی از انقباضخشک شدگی و/یا انقباض حرارتی می باشند. این گونه ترک ها از درزهایی که در محل هایمورد نیاز، تعبیه نشده اند نیز ناشی می شود، مثلاً درزهای آزاد سازی تنش و درزهایجداسازی. در برخی اوقات نیز این ترکها در اثر طراحی نامناسب رخ می دهد که منجر بهتغییر شکل غیر قابل قبول در دالهای معلق می گردد.
در رابطه با ترکهای جدی، اطلاعاتپیرامون طراحی اصلی کف اغلب مطلوب می باشد. زمانی که این اطلاعات به طور دقیقموجود نیست، بررسی های پر هزینه و زمان بر نیز احتمالاً ضروری خواهند بود. مرجعمناسب در این باره، فصل 6، بخش 6-2 می باشد.
سوای ظاهر غیر نامناسب این ترکها،دلایل اصلی تعمیر آنها عبارت است از:
1. جلوگیریاز سایش و جدا شدگی در امتداد لبه های ترک. بسته به نوع ترافیکی که از کف استفادهمی کند، عابر پیاده، وسایل نقلیه سنگین، کامیون های باری سنگین. خسارت وارده بهلبه های درز، به صورت ترکهایی خواهد بود که حداقل 1 میلیمتر عرض دارند.
2. بهمنظور آب بندی طولانی مدت ترکها قبل از ریختن لابه چسبنده نازک. این امر در ترکهای"زنده" موثر نمی باشد. چرا که حرکت در عرض ترک، باعث ترک خوردن لایهرویه شده و ممکن است منجر به مقدار محدودی گسستگی در اطراف ترکها گردد.
3. بهمنظور جلوگیری از نفوذ آب یا سایر مایعات از طریق دال معلق، علی الخصوص زمانی کهفضای زیر کف مورد استفاده قرار می گیرد.
اگرتصمیم بر آن شد که ترکها "زنده" هستند، (در آن صورت اغلب عرضی بیش از 1میلیمتر دارند) و
می بایست برش داده شده و با آب بندهای انعظاف پذیری آب بندی شوند. ترکهای حاصل ازاصلاح ناکافی درزها، می بایست به صورت "زنده" در نظر گرفته شوند و اصولمربوط به تعمیر این گونه ترکها در دستور کار قرار گیرد.
ترکهایی که عرض بیش از 5/1 میلیمتر ندارند، نیازی به برش نخواهند داشت. توصیه می شودکه
لبه های ترک با یک اسکنه و چکش سبک ضربهخورده تا هر مکان ضعیفی تعیین گردد. سپس، ترکها با هوای تحت فشار، تمیز شده و بامصالح آب بند نیمه انعطاف پذیر نظیر یک اپوکسی پلی سولفید آب بندی شود.
ترکهایعریض توجه بیشتری می خواهند. تصمیم گیری پیرامون تعمیر آنها به نوع ترک، عرض، عمقآن و اینکه آرماتورهای خورده شده، به صورت متقاطع یا به موازات ترک خورده شده است،بستگی دارد. اگر خوردگی رخ دهد، آنگاه به منظور تعیین حضور کلریدها می بایست بررسیرا ترتیب داد و اگر کلریدها عامل اصلی خوردگی باشند، ملاحظاتی نظیر حفاظت کاتدی یااستخراج کلرید نیاز خواهد بود. برای کسب اطلاعات در خصوص این دو سیستم به فصل 6مراجعه نمایید.
تزریقدر ترک ممکن است جوابگوی مشکلات باشد (فصل 6 را ببینید). اگر ترک "زنده"قلمداد گردد، آنگاه می بایست پس از مراحل آماده سازی و تمیز نمودن ترک، از یکمصالح آب بند انعظاف پذیر استفاده نمود.
درصورتی که جابجایی بیشتری در عرض ترک پیش بینی نشود، آنگاه برش و تعمیر با ملاتمطابق بخش 8-2-1-1- کفایت خواهد کرد.
در دال های زمینی، چهار نوع درز اصلیداریم:
1. درزهایکاملاً متحرک (که به درزهای انبساطی نیز شناخته می شوند)
2. درزهایانقباضی و درزهای آزادکننده تنش
3. درزهایپیچشی
4. درزهایجداکننده
هیچدال کف زمینی نیست که هر چهار نوع را در خود داشته باشد. این در حالی است که نوع وتعداد درزها به طراحی کف بستگی دارد. دالهای معلق ممکن است تنها درزهایی باشند کهدر روز عمل نموده و می بایست به صورت یکپارجه باشند. در دال های معلق برای یکناحیه وسیع، درزهای (کاملاً) متحرک سازه ای به عنوان بخشی از طراحی ساختمان مناسبخواهند بود.
بهطور کلی درزها بالقوه منشا دردسرند به خصوص درزهای کاملاً متحرک.
نبشیهای آسیب دیده را می توان با برش بتن معیوب و ترمیم وجوه و لبه های آن با ملاتاپوکسی تعمیر کرده و سپس شیار درز را با آب بند مناسبی آب بندی نمود. اطلاعاتپیرامون آب بندها در فصل 2، بخش 2-12 ارائه شده است. متاسفانه، امکان گسیختگیمجددا نبشی ها هنوز باقی است، که این معضل را می توان با نصب صفحه با پوشش فولادضد زنگ در عرض درز رفع نمود. توصیه می شود که تعمیر صفحه پوششی تنها در یک طرف درزصورت گیرد تا بدون هر گونه تداخل با صفحه پوششی قابل حرکت باشد.
صفحهپوششی می بایست به اندازه 125 میلیمتر در سمت بستها و 75 میلیمتر در سایر جهات("آزاد") از لبه درز بیرون بزند و بر روی آن قرار گیرد.
برایدرزهای انبساطی (کاملاً متحرک) که ظاهر امر نیز برایمان مهم است، درزهای مخصوصیاستفاده شده که قابلیت اجرایی رضایت بخشی خواهند داشت. اما چنین درزهایی در مقایسهبا راه حل های ساده تری که در بالا اشاره شد، هزینه بر هستند.
یکعیب جدی در درزهای کاملاً متحرک موجود در دال های زمینی، می تواند زمانی رخ دهد کهمیلگردهای اتصالی (که برای انتقال بار استفاده می شوند) در زمانی که دال در حالقالب گیری است، تعویض گردد. این امر منجر به قفل شدن درز شده که موجب ترک و خسارتبه بتن در هر طرف درز می گردد. راه حلممکن، حذف هر دو پیش آمدگی و تعویض آنها با توجه ویژه به محل و نصب میلگردهایاتصال می باشد.
درزهایانقباضی، رهاسازی تنش، پیچشی و جداسازی کاملاً باریک بوده به طوریکه عرض آنها بین5 تا 10 میلیمتر است.
عیباصلی در چنین درزهایی خسارت به نبشی ها و زوایای خارجی است. این نقص را می توان بهطوریکه که در بالا پیشنهاد گردید، تعمیر کرده و یا اینکه با نصب یک نبشی فولادیمحافظت نمود که در این حالت نصب ایمن آن در درز موجود دشوار خواهد بود.
حمله شیمیایی به کف های بتنی معمولاًاز ریختن مواد شیمیایی خورنده بر روی آنها ناشی می شود. در فصل 3، بخش 3-5،پیرامون حمله شیمیایی به بتن بحث شد و مرجع مربوط به آن نیز ترکیباتی هستند کهکاربرد عمومی داشته و خاصیت خورندگی در بتن ایجاد می نمایند.
اسیدهای معدنی، سولفوریک، هیدروکلریک ونیتریک خورندگی ویژه ای در بتن داشته به طوریکه به محض تماس اسید با بتن، حملهفوراً آغاز شده و تا مادامی که همه اسید با خمیر سیمان با قلیاییت بالا، خنثینشود، ادامه خواهد داشت. به همین دلیل، احتمال رخداد خسارت در مدت زمان کوتاه وجوددارد.
سه راه حل وجود دارد:
1. نوسازیبتن خسارت دیده در صورت نیاز
2. تعمیرنواحی آسیب دیده و حفاظت از نواحی تعمیر شده با یک پوشش یا رویه پیوندی نازک که دربرابر اسید بکار رفته غیرفعال می باشد.
3. اقدامبه جلوگیری از ریختن بیشتر اسید و تعمیر نواحی خسارت دیده.
فاکتور مهم در اینجا، تضمین این مطلباست که همه بتن معیوب قبل از بتن ریزی یا ملات ریزی جدید، حذف گردد. جزئیات مربوطبه روشهای تعمیر در پاراگراف 8-2-1-1 (تعمیرات قطعه ای)، جهت تعمیرات عمومی آمدهاست. در نمونه حاضر، توجه به این نکته ضروری است که تمامی بتنی که مورد حمله اسیدواقع شده، بایستی به طور کامل حذف گردد. هنگامی که همه بتن تحت تاثیر قابل مشاهده،حذف گردید، توصیه می شود که سطح بتن موجود با استفاده از کاغذهای معرف به منظورتعیین قلالیت بررسی شود که باید pH حداقل برابر با 10 داشته باشد. اطلاعات مربوط به پوشش های محافظ(سیستمهای مانع) در فصل 7، ارائه شده است.
منظور از رویه ها در اینجا، رویه های"پیوندی نازک" نظیر رویه های گرانولیتی و مقاومت بالا که از سنگدانه هایمنتخب، ساخته شده و برای مصارف صنعتی و تجاری بکار می رود، می باشند.
با چنین رویه هایی، اعتماد قابل توجهیبر دستیابی به پیوند مناسب با بتن پی حاصل می گردد. افت پیوند به صورت نواحی پوکدر زمانی که با استفاده از یک چکش یا میله سبک بر رویه کوبیده می شود، نشان دادهمی شود. اگر چنین ناحیه ای در معرض برخورد سنگین قرار گیرد، خطر ترک خوردن رویه آنهم اغلب به صورت شعاعی از نقطه برخورد وجود خواهد داشت. چنین نواحی با چسبندگیضعیف اغلب در گوشه پیش آمدگی ها و امتدادترکهای جمع شدگی اتفاق می افتد.
افت پیوند/ چسبندگی به معنای آن نیستکه رویه لزوماً گسیخته خواهد شد، اما نشانه خطر رخداد عیوب جدی در آینده است.ارزیابی چنین وضعیتی دشوار بوده و نکاتی که می بایست در این خصوص مورد توجه قرارداد، شامل موارد زیر است:
1. کاربردیکه کف برای آن منظور طرحی شده است.
2. ضخامترویه و کیفیت عمومی آن
3. موقعیتنواحی گسیخته شده در رابطه با ترددی که بر روی کف صورت می گیرد. نواحی مجاوردیوار، آسیب پذیری کمتری نسبت به راهروها و محل های گذر یا مسیر های اصلی ترافیکدارند.
4. درجهگسیختگی و درصد نواحی کف که تحت تاثیر قرار گرفته اند.
زمانیکه تشخیص داده شد، افت چسبندگی ممکن است جدی بوده و سطح کف وسیع باشد، آنگاهاستفاده از یک پیمایش رادار ضربه ای ارزشمند خواهد بود.
یکبررسی مقدمانی بر پایه یک شبکه 2 متری، معمولاً نیاز است که می تواند در روز حدود3000 متر مربع را پوشش دهد. برای کارهای دقیق، شبکه تا مراکز 5/0 متری هم کاهشداده می شود.
این کف ها معمولاً تحت بارگذاری سنگینیکه از بارهای متحرک و بارهای "نقطه ای" ناشی می شود، قرار دارند.معمولاً فرض بر این است که دال بتن آرمهبه صورت یکنواخت بوده و حفاظت از آن توسط مصالح پر کننده متراکم واقع در خاک زیردال و نیز لایه خاک زیرین مصالح پر کننده،صورت می گیرد.